
♥️نامه های یک عاشق پاپتی♥️ سلام همیشگی ترین
♥️نامه های یک عاشق پاپتی♥️سلام همیشگی ترین دوست داشتنی من...
دیروز اولین برف دو نفره مون رو تجربه کردیم.باهم نبودیم ولی انگار کنار هم بودیم.تو کمی دور تر از نگاه من،از پشت پنجره تاریک شهر داشتی به آسمون نگاه میکردی.آسمون هم به یمن تبرک نگاه قشنگت ،کلی دونه های سفید برف رو قربانی چشم های نازنیت میکرد.
و من اینور شهر ،کمی دور تر از جغرافیای جسمت، بخار روی شیشه ی پنجره رو با نوشتن اسمت پاک میکردم و با تمام حس و حالم مسیر قدم هات به قلبم رو دنبال میکردم.
تو راه میرفتی و آسمون با برف های سفیدش جای پاهات رو پر میکرد،انگار نمیخواست کسی بفهمه که امشب تو مهمان کلبه ی حقیرانه ی من شدی.
چقدر حس و حال عجیبی بود ،وقتی در ورای ذهن آشفته ام آدم برفی خیالم رو با تو میساختم.
تو برای آدم برفیمون یک لب خندون کشیدی و گفتی" همیشه لبت خندون باشه..."
و من یه قلب کوچیک قرمز تو سینه اش گذاشتم و گفتم ، "همیشه دلت پراز عشق باشه...."
دست های متورم از سرمامون رو به هم گره زدیم و روی تخته سفید برفی وسط خیابون باهم نوشتیم.تو حرف اول منو و من حرف اول اسم تو رو.
دیگه اسم اون کوچه مون عوض شد ،از این به بعد هر کی بخواد ادرس اونجا رو بده میگه کوچه اون پسر دیوونه هه،اون پسر عاشقه،و هر وقت اینو بگن دیگران میفهمن، یک نفر هست که تو عاشقی شهره ی خاص و عام شده...
حال و احوال این روزهام رو مدیون حضور توام.با توئه که این زمستون برام قشنگ شده ،شب های بلندش آرومم میکنن و تا سحر ،بدون هر دغدغه ای ،تو خلوت شب،اونجا که مهتاب گرد سکوت رو تو کل شهر پخش کرده ،تو خیالم تو رو زندگی میکنم.
زندگی من....
بابت تمام نبودنت هات ازت گله مندم.چرا انقدر دیر به زندگیم وارد شدی؟ولی الان هم که اومدی باید قول بدی که به اندازه ی تمام روزهای که نبودی کنارم بمونی...و من به اندازه ی تمام لحظه هایی که تا به حال بدون تو زندگی کردم عاشقانه،صادقانه ،بی بهانه ،دوستت دارم.♥️
#مصطفی_صالحی
تهران - تهران
466 پست