عجب سروی عجب ماهی عجب یاقوت و مرجانی عجب جسمی عجب عقلی عجب عشقی عجب جانی عجب لطف بهاری تو عجب میر شکاری تو درآن غمزه چه داری تو؟ به زیر لب چه میخوانی؟ عجب حلوای قندی تو امیر بی گزندی تو عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی توای کامل منم ناقص توئی خالص منم مخلص تویی صور و منم راقص من اسفل تو معلی ای عجب حلوای قندی تو امیر بی گزندی تو عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی به هرچیزی که آسیبی کنی آن چیز جان گیرد چونان گردد که از عشقش بخیزد صد پریشانی مروح کن دل و جان را دل تنگ پریشان را گلستان ساز زندان را بر این ارواح زندانی عجب حلوای قندی تو امیر بی گزندی تو عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی محسن چاوشی