لحظه
بروز رسانی
آروم و عادی
1399/11/26 - 12:12 - 172 مشاهده
گاهـــﮯ...
حجم ِ בلتنگـﮯ ـهايَـ م
آنقدر زيــآد مـﮯ شـوב
ڪــﮧ دنيــا با تمامـ ِ وسعتش برايَــ م تنگ مـﮯشوב
בلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ گردش ِ روزگارش
بـﮧ مَــ טּ ڪـﮧ رسيـב از حرڪـت ايستاב
دلتنگ ِ ڪـسـے ڪـﮧ בلتنگـﮯـهايَـ م رـآ نديـב
دلتنگ ِ خوבمـ
خوבے ڪـﮧ مدتهاست گم ڪـرבه امـ ...
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
آروم و عادی
1399/11/26 - 12:06 - 131 مشاهده
.......
چه فرقــے دارد
" شهــر ِ ما خانــه ے ما باشــد " یا نـباشـد ؟...
وقتــے تــو نــه در شهر ِ ما هستــے ونه در خانه ما.
آروم و عادی
1399/11/26 - 12:00 - 113 مشاهده
دنیای غریبی است!
به کسی دست یا علی میدهی
و دوستش میداری
و عاشقش میشوی
که میدانی دیر یا زود از دستش خواهی داد...
آنقدر نگاهم را به راه آمدنت دوخته ام که شبها
آنقدر نگاهم را به راه آمدنت دوخته ام
که شبها فقط خواب خیابان میبینم
آروم و عادی
1399/11/26 - 11:56 - 105 مشاهده
نبودنت چرا اینقدر پیداست؟
در و دیوار چرانبودنت را
به رخم میکشند مدام؟
وقتی نیستی
در نبودنت میچرخم
وقتی هستی
در بوی تنت،
در گلهای پیرهنت
عشق من!
سلام
آوارگی وادی چندم بود؟
آروم و عادی
1399/11/26 - 11:54 - 93 مشاهده
خسته ام
مثل درخت سروی که
سال ها در برابر طوفان ایستاد
و روزی که به نسیمی دل داد ، شکست ...
آروم و عادی
1399/11/26 - 11:52 - 93 مشاهده
.
.
.
گاهی تو …
گاهی یاد تو …
گاهی هم غم تو …
گاهی نبودن تو...
آخر این “تو” کار مرا تمام می کند !
آروم و عادی
1399/11/26 - 11:51 - 88 مشاهده
.
.
.
اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …
عاشق
1399/11/26 - 11:34 - 107 مشاهده
برای کسانی که بعد از من،
⁞روبهرویَت مینِشینَند؛
⁞غرقَت میشَوند؛
⁞گوشَت میدَهند؛
⁞نگرانَت میشَوند؛
⁞لمسَت میکُنند؛
برای تمامیِشان، با احترام
「آروزی مرگ میکنم!
و هم برای تمامِ کسانیکه
↵داشتنَت، برایشان
به قیمتِ ↵نداشتنَت
برای من تمام شُد!
میبینی...••͜
این همان منم!
سنگدل نشَدهام؛
اما زورم به اینهَمه
نبودنَت، نمیرسد دیگر!
سحر خسروانی
مشکوک
1399/11/26 - 11:10 - 90 مشاهده
كاش فرشته اى هم بود...
به نامِ "عشقائيل"
كه روزى در صُوَر خود بِدَمَد و بگويد:
دلتنگى تمام شد
هر كسى
عشقش را بردارد و ببَرد...
فرزانه صدهزارى
مشکوک
1399/11/26 - 11:04 - 85 مشاهده
آنکه به دل اسیرمش
در دل و جان پذیرمش
گر چه گذشت عمر من
باز ز سر بگیرمش....
# مولانا