
هوا گرم است و من سرد.همه در تابستان اند و من

جنس پارچه اش خوب نیست.....
سرما در تمام وجودم رخنه کرده...
و با غم به ماهیگیری ماهی رویاهایم رفته اند.....
من با مرگ رویاهایم میمیرم.........
رویاهایم رگبرگ های منند..................
امضا:ترنج.م
آنقدر غم دور صدایم چمباته زده که حتی صدای خواندنم را هم از من گرفته.
دیگر حتی ته مانده ای از احساس برایم نمانده تا ترانه اش کنم...
کاش ترس از رهیدن برود....
آنوقت شاید صدایم آشتی کرد و حسی در من ترانه شد.................
امضا:ترنج.م
http://www.partclick.ir/login.aspx?o=parisa_68