
پوران درخشنده: برای ساخت هیس آپارتمانم رفت! خبرآنلاین: «هیس! دخترها

خبرآنلاین: «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» را میتوان به لحاظ طرح موضوع یکی از فیلمهای خوب سینما در چند سال گذشته ارزیابی کرد و به گفته پوران درخشنده کارگردان این فیلم سینمایی، مهمترین تاثیرش در جامعه، اثربخشی و آگاهیدهندگی آن است.
درخشنده بیتوجهی و سهلانگاری پدر و مادر شیرین هشتساله را دستمایه ساخت فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» قرار داده است، واقعهای که برای شیرین اتفاق میافتد، زخمش سالها بر روح او باقی میماند و همه زندگیاش را تحتالشعاع قرارمیدهد.
آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد ...شهاب حسینی، مریلا زارعی، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، امیر آقایی، جمشید هاشمپور، فرهاد آئیش، هادی مرزبان، مائده طهماسبی، شیرین بینا، محبوبه بیات، امیر دژاکام و ... از جمله بازیگران این فیلم هستند.
«هیس! دخترها فریاد نمیزنند» این روزها مخاطبان بسیاری را به سالن سینما کشانده و بازتاب متفاوتی میان مخاطبانش داشته است. از درخشنده درباره تجربه ساخت این فیلم سینمایی و مشکلاتی که برای ساخت فیلم با آنها روبهرو بوده، پرسیدیم که در ادامه میخوانید:
خانم درخشنده، شما سالهای زیادی روی فیلمنامه «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» کار کردید. چه ضرورتی باعث شد فیلم در این مقطع زمانی ساخته شود؟
برای ساخت این فیلم باید شرایطی فراهم میشد. در حال حاضر ما با بچههای دهه 80 روبهرو هستیم و وضعیت آنها به لحاظ فکری با نسلهای پیش کاملا متفاوت است. ساخت این فیلم در این شرایط که جامعه هم به چنین فیلمهایی نیاز دارد، برای من بسیار سخت بود. برای ساخت این فیلم آپارتمانی که قرار بود در آن ساکن شوم را فروختم تا هزینههای اولیه ساخت فیلم را تامین کنم، چرا که ابتدا کسی حاضر نمیشد روی این فیلم سرمایهگذاری کند. بنابراین خودم این احساس مسئولیت را کردم که در ارتباط با این معضل اجتماعی فیلم بسازم. با خودم فکر کردم اگر من این کار را نکنم چه کسی به چنین موضوعی خواهد پرداخت؟ به عنوان یک فیلمساز نمیتوانستم نسبت به این موضوع بیتفاوت باشم.
به نظر میرسد در ارتباط با موضوع فیلم کار شما در مرحله تحقیقات سخت بود. ظاهرا هیچ مرجع یا جامعه آماری دقیقی از میزان افرادی که در ایران مورد آزار جنسی قرار میگیرند وجود ندارد.
شاید اگر آن تست بازی را از بچهها نمیگرفتم و دخترها برای حضور در فیلم به دفتر من مراجعه نمیکردند، هیچ وقت با مواردی که من را بیشتر به سمت ساخت این فیلم تشویق میکرد روبهرو نمیشدم. وقتی از دخترها تست بازی میگرفتم و برای آنها شرح میدادم که قرار است چه قصهای تعریف کنیم و نقش شما در این فیلم چیست و خودتان را به جای آن دختر مجسم کنید، واکنشهای عجیبی دیدم.برخی از آنها با شنیدن قصه حالشان بد میشد و از اتاق بیرون میرفتند و گاهی اتفاق مشابهی که برایشان پیش آمده بود را تعریف و تاکید میکردند این رفتارها به این دلیل نیست که بخواهند نقش را بگیرند.
آدمهای مشابهی از این دست زیاد بودند که حرفهایی زدند که به عنوان یک انسان نمیتوانستم نسبت به آن بیتفاوت باشم. به این دلیل وسواسم روی همه چیز زیاد شد. مثلا روی انتخاب بازیگر وسواس زیادی بهخرج دادم تا کسی که میخواهد نقش مراد را بازی کند کسی نباشد که حاشیه داشته باشد و مسائلی از این دست.
بنابراین همه چیز را با دقت بررسی کردم. هیچ بازیگری حاضر نمیشد نقش متجاوز را در فیلم بازی کند و بسیار نقش سختی بود. با اینکه همه ما با این دست ناهنجاریها روبهرو میشویم و با آن آشنا هستیم اما هیچ بازیگری حاضر نمیشد نقش مراد را بازی کند و من با خودم فکر میکردم به هر حال یک بازیگر باید توان حضور در هر نقشی را داشته باشد .
اما بابک حمیدیان به زیبایی این نقش را ایفا کرد.
بله. بابک حمیدیان به زیبایی این نقش را بازی کرد. معتقدم که او بازیگر و هنرمند بسیار خلاقی است.
چطور با بچههایی که برای بازی در فیلم انتخاب شدند این مساله را مطرح کردید؟ به هر حال بچهها در این سن خیلی درک درستی از این موضوع ندارند.
خیلی سخت بود. مساله این است که نمیشود هر حرفی را زد. سختی کارمن این بود که این موضوع را چطور باز کنم و آن را به تصویر بکشم که در عین حال هم محترم و شریف باشد و هم آدم بد را نشان بدهم. وقتی قرار است یک آدم بد و منفی را به تصویر بکشید، قطعا او باید با آدمهای معمولی تفاوتی داشته باشد. حالا من باید یک آدم را بد نشان میدادم، اما در عین حال هیچ چیز هم از نشانههای منفی شخصیت او نمیتوانستم نشان بدهم.حالا تصور کنید این بازیگر برای بازی در این نقش چه فشاری را باید تحمل میکرد. بازی گرفتن از بچهها واقعا سخت بود.
برای من دشوار بود که بخواهم برای بچه قصه را تعریف کنم. البته در فیلم هم مشخص است که همه چیز خیلی خوب جلو رفته است و اصلا مساله خاصی نداریم. همه اینها با شببیداریها و بحث با پدر و مادر دختر بچهها و خودشان اتفاق افتاد.برای بچهها توضیح دادم که چرا میخواهم این فیلم را بسازم. تو چه نقشی در این فیلم داری و چرا تو باید به بچههای مثل خودت این مسائل را بگویی؟ کار واقعا سخت بود هم به لحاظ سرمایه، هم موضوع ملتهب و هم بازیگرانی که قرار بود در این فیلم حضور داشته باشند و البته گرفتن مجوز نمایش عمومی فیلم.
از ابتدا برای ساخت این فیلم فقط از خدا کمک گرفتم و واقعا فقط خدا پشت این فیلم بود. خاطرم هست وقتی در سالن میلاد در آخرین سانس فیلم شش هزار نفر از چهارسالن فیلم را در سکوت میدیدند،حیرت کرده بودم. برای من مهم بود که مخاطب فیلم را درک کند و پیامش را بفهمد.دختر خانمی چند روز پیش برای من ا