
به دنبال فانوسی برای رفتن میگردم که نزدیک تو بیایم،

که نزدیک تو بیایم، وقتی هم که رسیدم
با همه بغضی که دارم
بگویم که من برای تو زنده ام
خورشید، دریا و نور
خدایی که حالی خوش دارد
ولی من حس میکنم پاییز را نفس میکشم
و روح و جانم مرده است
"مسعود مالمیر"