خواب دیدم ما را بُریدند و به کارخانه‌ی چوب بری

خواب دیدم ما را بُریدند
و به کارخانه‌ی چوب بری بردند
آن که عاشق بود پنجره شد
آن که بی‌رحم ، چوبه‌ی دار
از من اما دری ساختند برای گذشتن

دلتنگم

زندگی تو دنیایی که ادماش هر روز یه رنگن بدترین مجازاته

زندگی تو دنیایی که ادماش هر روز یه رنگن بدترین مجازاته

تنهایی یعنی یک عمر زانوهات خاکی بمونن

تنهایی یعنی یک عمر زانوهات خاکی بمونن

اغوشت و تنهایی دو نفره یعنی یک دنیا خوشبختی

اغوشت و تنهایی دو نفره یعنی یک دنیا خوشبختی

با تو جهنمم بهشت میشود

با تو جهنمم بهشت میشود

هی به مغزم میگم خاطراتشو ببوس بذار کنار، آشغال نمیفهمه می‍‍بوسه

هی به مغزم میگم خاطراتشو ببوس بذار کنار، آشغال نمیفهمه می‍‍بوسه محکمتر بغل میکنه

کاش فاصله میان من و تورا بوسه گرمی از بین ببرد

کاش فاصله میان من و تورا بوسه گرمی از بین ببرد

همیشه اونی که میخوای نمیشه

همیشه اونی که میخوای نمیشه