یعنی فقط
به 1490 فکر کن!
دهه هفتادیا ، شصتی ها و هشتادی ها
احتمالا زیر چند صد کیلو خاکیم!!!!
و نوه هامون دارن به تفکر قدیمی ما میخندن!
_____________________________________
1490 شمسی میتونه همین فردا صبح باشه
یا چند ده سال دیگه
ولی مهم اینه که یه روز میرسه
اون روزی که بی غرور بیفتی داخل تابوت
و دیگه هیچی از این دنیا به کارت نمیاد
جز چیزایی که ایمان داشتی یا توی قلبت بوده یا در ذهنت میگذشته!!
مادربزرگم بعد از مرگ بدنش شبیه یه عروسک بی جون شده بود!

قدر زمان رو بدونیم!
11 سال پیش درگذشت پدر بزرگم بود و حالا درگذشت مادربزرگم!
سوم مادربزرگم مصادف شد با سالگرد پدر بزرگم!
خیلی عجیبه! نمیدونم شاید کار عشقه که مرگ آدم نزدیک سالگرد عشقش باشه!

مادربزرگی که توی جوونیش هم علف هارو درو میکرد و هم بچه بقلش بود و هم یه بچه توی شکمش! مثل یک روستایی اصیل که حدودا متولد دهه 20 شمسی بود!
بنظرم هیچکدوممون تا بحال حداقل از نسل ما این شکلی نبوده! حتی یادآوریش باعث میشه هنگ کنم!!

_____________________________________
ببین عشق و تنهایی چه میکنه با آدم!!


یک آدم سالم رو تبدیل به استخوون میکنه!
بنده خدا حدود چند سالی بود که کم کم حوصله کارای روزمره رو هم نداشت!
حتی غذا خوردن!
تا میخواستن غذا بهش بدن میگفت مادر ، مورچه و موریانه توو گور گوشتای تنمو میخورن!

اونا که اینقدر مسئولیت پذیر و سخت کوش بودن ، ته داستان زندگیشون در عشق و تنهایی و بیماری گذشت تا از دنیا رفتن!
و ارتباطات آزاد با نامحرم رو بدترین گناه میدونستن! حتی حرفشم نمیزدن!
حالا ما راحت عین شوخی های روزمره مون انجام میدیم!
خدا خودش به ما رحم کنه!

که کلا توی خیلی چیزا بی قید و بندیم!
و زنا کردن تبدیل شده به یه تفریح و فان!
چهار دیواری گور توی شب واسه ما دیدنیه!

شاید بدتر از فیلمای ژانر ترسناک که امکان نداره تا بحال ندیده باشی!

فیلم ترسناک واقعی ، تازه از اونجا شروع میشه!
البرز
3385 پست