
ععهد کردم که بدهکار نباشم به کسی. آمدم پس بدهم بوسه ی
ععهد کردم که بدهکار نباشم به کسی
...
آمدم پس بدهم بوسه ی دیروزت را

کنارم بنشین ولی شعر نگوووو
.
من از شاعر جماعت بیزارممممممممممممممم
.
همش وقف کاغذ و قلم است
تو که خودت شاعری و با شعر هایت مرا مجذوب خودت کردی مرد
حرف نزننننننننن.
بلند شوووو
موهایت را خشک کن
ساعت 8 شده است
دیر به مشاعره میرسی
تو هرچه میخواهی باش اما آدم باش...
چقدر نشنیدن ها و نشناختن هاست که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است!!!
مگر نمیدانی بزرگترین دشمن آدمی فهم اوست...
پس تا می توانی (خر)باش تا خوش باشی
.امروز گرسنگی فکر از گرسنگی نان فاجعه انگیزتر است
برای خوشبخت بودن به هیچ چیز نیاز نیست جز نفهمیدن
شیرین بهانه بود!
فرهاد تیشه میزد تا ..
نشنود
صدای مردمانی را که در گوشش میخواندند:
دوستتتتت نداردددد
.
.
.
.
13479 پست