آرش تنهای تنها (مدیر گروه لاله های سرخ) :
پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد
هر کجا هست ، به هر فکر ، به هر کار ، به هر حال ، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش
.پـــادشـــاه قـــلبمصبحدم دل را،
مقیم خلوت جـــان
یافتم،
از نسیم صبح،،
بوی زلف جانان یافتم.. #خواجوی_کرمانی
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
حضورت
ارامش یک دریاست
باش
تا
دریاایی شوم
در ساحل
امن نگاهت
ای همه ارامشم ...
ڪــجا بايـــــد بــــــــرمعــشق
آمدست از آسمان
تا خود بسوزد بی گمان
عــشق
است بلای ناگهان
من ازکجا ،عـــشق
ازکجا
#مولانا
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
دلم برای تو تنگ است
و این را نمیتوانم بگویم!
مثل باد که از پشت
پنجرهات میگذرد
و یا درختها که
خاموشاند
سرنوشت عــشق
گاهی سکوت است
اے ســاقـــے آرامـــمــ ڪـنكدام نشانه دویده است از تو در تن من؟
كه ذره های وجودم تو را كه می بینند
به رقص می آیند
سرود میخوانند...
#فریدون_مشیری
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
زن اگر عــاشــق
شود با عـــشق
غوغا میکند .
در کمال مهربانی با دلش تا میکند .
در درونش موجی از احساس جاری میشود .
قلب پاکش را به لطف عــشق
دریا میکند .
فـــریب چـــــــشم جادویتراز ِ پیچیده ی عـــشق
است.
که اگر
- عریانئ بازوانت را
به گردن گرفته ام....
مثل ِ بی تابئ گیسوانت را
که تاب آوردم
بر شانه ی خمیده...
و پیچیده تر رازی ست
سکوت ِ چشمهایت ؛
ماه ِ من !
که نگاهم را
- به اعتراف ِ " دوستت دارم "
می خواند..... #گویا_فیروزکوهی
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
خرابم میکند هر دم فریب چَشم جادویت
تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی
صبا را گو که بردارد زمانی بُرقع از رویت
و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی
.هـــمیــنه عـــــشقمن ماه بانوی غزل هستم میان شب و ماه
رویای پرواز شبم پرواز دارم تا خدا
مهتاب و ماه وشبنمم پروانه هارا همدمم
ققنوس آب و آتشم راز نهانی بردلم
ستاره ها بر دامنم پاشیده نور بر منزلم
من میشوم بانوی ماه با این که از خاک و گِلَم
#فاطمه_منصوری_ققنوس
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
برای عشــــــــــق
تمنا کن ولی خار نشو...
برای عشــــــــــق
قبول کن ولی غرورت رو از دست نده...
برای عشــــــــــق
گریه کن ولی به کسی نگو...
برای عشــــــــــق
مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه بفهمه...
برای عشــــــــــق
پیمان ببند ولی پیمان نشکن...
برای عشــــــــــق
وصال کن ولی فرار نکن...
برای عشــــــــــق
زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن...
برای عشــــــــــق
بمیر ولی کسی رو نکش...
برای عشــــــــــق
خودت باش ولی خوب باش
.جـــانِ جــــانامشب در این سکوت تماشائیم بیا..
یا لحظه ای به خلوت تنهائیم بیا
یک عمر عاشقت شده ام نازنین من..
یک لحظه هم به حرمت شیدائیم بیا
گنجینه غم است دل بیقرار من..
امشب به خاطر دل دریائیم بیا..
زیبا شده تمام وجودم به عــشق
زیبا مرا ببین و به زیبائیم بیا...
از من مپرس لیلی و مجنون که بوده اند
مجنون منم تجسم لیلائیم بیا
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
همه شب سجده برآرم
که بیایی تو به خوابم
و در آن خواب بمیرم
که تو آیی و بمانی...
.پـــروانه امــشب پــر نــزنتنهاترین بهانه ی دنیای من تویی
سر سبزی تجسم رویای من تویی
در من نفس کشیده نگاهت به طعم عشق
سرشار از طراوت لبهای من تویی
تنهاترین پرنده خوشبختی ات منم
باران بی نشانه ی زیبای من تویی
دستت نوشت: آدم غمهای تو منم
چشمت سرود : شاعر حوای من تویی
آواره ی شکوه بیابان عاشقی
دیوانه ی سکوت معمای من تویی
ای مهربان تر از غزل ترد چشمهام
در دام موج موی چلیپای من تویی
با زنبق نگاه تو سر می کند دلم
اصلن بیا که شور مسیحای من تویی
#پرستش_مددی
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
ای دیده ی گلچین به ادب باش که شبنم
از دور به حسرت نگران است درین باغ !
.با مـــن چــه ڪــردے...قَبولدارم کهنه شده ام
آنـــقدرکــهنه ؛
کــه میشــوَد،
رویِ گَردوخاک تَنـــَم
یــادگــاری نــوشت
خیـــالی نیست
تـــوهم بنویس و برو
★*★*★❤ســムɨ$σのムــاحــل❤★*★*★
دو رکعت گریه... برای خاطره هایم...
یک قنوت سکوت!!!برای یادت...
دو سجده بی قراری...
... برای عــشق
برباد رفته!!!
یک تشهد... برای مرگ دلم...!!!
و سلام..
بیــــــقراردل به تقدیر آسمان بستم
شعر مهتاب را کم آوردم
شب به شب با ستاره ها گشتم
مستندهای محکم آوردم
پای چشمت به جبر تن دادم
یک نگاهت طلوع دریا بود
موج ها زخمه زخمه رقصیدند
ابتدای شروع دریا بود
به پرستو غزل نشان دادم
دل به قوهای بی نشان بستم
ساحل زخمی نگاهم را
شب دخیل ستارگان بستم
باغ در من سکوت طی می کرد
عطر گلها شمیم موهایم
لای صدها غزل تو را دیدم
مرد خوشبخت آرزوهایم
روزهایم سکوت مبهم بود
شرح می داد بغض هایم را
تازگی های امید آغوشت
می دهد بر باد بغض هایم را
ای سپیدار دشت های جنون
نخل سرمست دلنواز بلند
با تو در اوج شعر می رقصم
گیسویم را به چارپاره ببند
هرچه هستی صداقت محضی
در غزل استعاره از شعری
تو پر از واژه های غمناکی
واقعن یک اشاره از شعری
با تو آواره میشوم در شعر
بی تو اصلن ذغال خاموشم
جرعه جرعه نگاه پاک تو را
در غزل های خویش می نوشم
مرد بی ادعای باورهام
در نگاهم ستاره می ریزی
تو بهاری که سبز می خندی
لای احساس زرد پائیزی